چیزهایی که از مازوخیسم نمی دانید | علل و نشانه ها
مازوخیسم یا همان اختلال آزارخواهی جنسی، یک نوع اختلال جنسی است که در آن افراد از عذاب و شکنجهای که متحمل میشوند، لذت میبرند. کانون اصلی این ناهنجاری جنسی تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن است. در واقع تحقير شدن حين رابطه جنسی برای افرادی که دچار خودآزاری هستند لذتبخش است.
در این مطلب از مشاورلایو قصد داریم به بیان علل، نشانهها و درمانهای این اختلال بپردازیم.
مازوخیسم چیست؟
اختلال مازوخیسم (آزارخواهی جنسی) یک دسته از اختلالات پارافیلیک است. پارافیلیا علاقه شدید جنسی به فعالیتهای جنسی غیرعادی است که باعث استرس، اختلالات عملکردی و آسیب به خود یا دیگران میشود. هرکسی که علایق مازوخیستی دارد خیالپردازی میکند یا درگیر فعالیتهای جنسی میشود که باعث تحقیر، ضربوشتم یا رنج میشود.
خودآزاری جنسی به دسته اصطلاح رایج BDSM تعلق دارد که شامل شریکی است که تمام قدرت و کنترل را دارد، شریک دیگری را که کاملاً مطیع است و از بودن لذت میبرد، به عهده میگیرد. مازوخیسم در واقع نقطه مقابل انحراف جنسی سادیسم (دیگر آزاری) است. طبیعتاً افرادی که مازوخیست یا آزار طلب هستند به دنبال افرادی میگردند که دارای تمایلات دگرآزاری یا سادیسمی هستند.
به طور کلی مازوخیسمها، خفتطلب و دارای عزتنفس پایین بوده و به هر طریقی خود را به شخص مورد علاقه شان تحمیل میکنند و هر گونه توهینی را از سمت او میپذیرند و خود را در تمام و کمال در اختیار شریکشان قرار میدهند و از توهین و زجر کشیدن و شنیدن حرفهای رکیک، لذت میبرند. افراد دارای این نوع اختلال روانی اغلب خود را برده جنسی میدانند.
ریشه روانی اختلال خودآزاری
بسیاری از رفتارهای افراد دارای آزارخواهی جنسی ریشه در کودکی دارد. سردرگمی، درد، خشم، عذاب وجدان، احساس گناه و در نهایت لذت و رضایت، مسیری است که یک فرد مازوخیست آن را در دفعات زیادی در کودکی در خود تجربه کرده است.
به عنوان مثال، زمانی که یک کودک کار اشتباهی انجام میدهد، مادر او را تنبیه می کند. ممکن است این تنبیه به اندازه و عمل کودک تناسبی نداشته باشد. بنابراین کودک اصلاً متوجه نیست که برای چه چیزی تنبیه شده است. او درد میکشد و از مادرش خشمگین میشود؛ اما چون به او گفتهاند که مادرش برای او بسیار مقدس است، از این که مادرش را ناراحت کرده است، عذاب وجدان خواهد داشت و احساس گناه میکند. بعد حق را به مادرش میدهد و از تنبیه و فرو خوردن خشمش احساس رضایت میکند.
این کودک در بزرگسالی نیز همین الگوی رفتاری را دنبال خواهد کرد و در واقع یک مازوخیست خواهد شد.
علائم و نشانههای مازوخیسم
علت اصلی اختلال مازوخیسم، تحریک جنسی مکرر و شدید ناشی از تحقیر، ضربوشتم یا رنج کشیدن است. این میل میتواند با خیالپردازیها، اصرارها یا رفتارها آشکار شود. یک فرد مبتلا به اختلال خودآزاری اغلب تنها زمانی قادر به برانگیختگی است که درد یا رنج وجود داشته باشد و ممکن است بر روی خیالات، امیال یا رفتارهای خود کنترل نداشته باشد. بزرگسالان ممکن است درگیر “سکس خشن” باشند یا با اعمال جنسی که شامل تجربه تحقیر یا درد است تحریک شوند.
این نوع تکانهها، خیالپردازیها یا رفتارها باید حداقل به مدت شش ماه تجربه شوند و باعث ناراحتی یا مشکل بالینی قابل توجه در زمینههای اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم زندگی فرد شوند. علائم و نشانههایی که در افراد دارای خودآزاری جنسی میتوان دید شامل موارد زیر است:
- به طور شدید و مکرر رفتارها، امیال یا تخیلات برانگیزنده قوی جنسی مربوط به آزار جنسی، تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا هر عمل رنجآور دیگری دیده میشود.
- در واقع فرد تمایل دارد که در جریان رابطه جنسی درد، تحقیر یا به بند کشیده شدن را تجربه کند.
- فعالیت آزار خواهانه مهمترین منبع تحریک جنسی است و یا برای اقناع جنسی ضروری است.
- تحقير شدن حين رابطه جنسی برای افراد مازوخیسم لذتبخش است.
- لذت بردن از مورد فحاشی قرار گرفتن و از شنیدن الفاظ رکيک در رابطه جنسی
- بسته شدن دستان و پاها و مورد آزار فيزیکی قرار گرفتن
- خودداری از برقراری رابطه جنسی تا زمانی که با اجبار همراه باشد
- رابطه جنسی بدون ملایمت روحی
- عدم تمایل به معاشقه و پيشنوازی در رابطه
- مورد تجاوز قرار گرفتن یا رابطه جنسی به اجبار و تمایل به رابطه جنسی همزمان
به طور کلی نشانههای وجود اختلال خودآزاری به شرح زیر است:
- ناتوانی در ردکردن درخواستهای دیگران
یکی از نشانههای مازوخیسم این است که فرد نمیتواند به دیگران “نه” بگوید؛ زیرا گمان میکند این کار دور از معرفت و دوستی است. فرد حاضر میشود برای رضایت بقیه خودش را در شرایط سخت قرار دهد و به درخواستهای آنها تن دهد. هرچند فرد در این شرایط به سختی میافتد، این کار ناخودآگاه به او احساس رضایت میدهد؛ زیرا دیگران او را تصدیق خواهند کرد.
- تلاش بیش از حد برای بهتر بودن
ورزشکردن به صورت افراطی، رژیمهای غذایی خیلی سخت، کاهش ساعات استراحت و زیادهروی در مطالعه ممکن است نشانههایی از وجود این اختلال روانی باشند. گاهی فرد خودش را وادار میکند کارهایی را انجام دهد که برایش آزار دهندهاند؛ فقط به این خاطر که تصور می کند برای بهتر شدن باید آن ها را انجام دهد.
- تنبلی بیشازحد
تنبلی کردن گاهی خوب است و به شما فرصت بازپروری افکارتان را میدهد. منتها اگر این کار باعث میشود تمام کارهایتان به لحظه آخر موکول شود، احتمالاً نشانههایی از خودآزاری در شما وجود دارد. ممکن است شما به صورت ناخودآگاه میخواهید با این کار احساس خودتنبیهی و استرس را (که هر دو از ویژگیهای مازوخیسم هستند) در خودتان بیدار کنید تا به رضایت برسید.
- ماندن در رابطههای آزاردهنده
روابط آزاردهنده، چه فقط دوستی باشند و چه عاطفی بسیار مضر هستند. این که شخصی تمایل داشته باشد در چنین رابطههایی بماند یا فقط چنین رابطههایی را انتخاب کند، نشان دهنده آزارخواهی جنسی است. اگر باید همیشه برای جلب توجه شریک عاطفی خود بسیار تلاش کنید، اگر شریک عاطفی شما بارها به شما خیانت کرده و هنوز رابطه را حفظ کردهاید، اگر بارها مورد بیاحترامی، اهانت و آسیب فیزیکی شریک عاطفی خودتان قرار گرفتهاید و همچنان پایند آن رابطه هستید، احتمالاً به نوع شدیدی از این اختلال مبتلا هستید.
- احساس گناه بدون دلیل
افراد مبتلا به این مشکل بدون این که دلیلی داشته باشند مدام احساس گناه میکنند. وقتی هدیهای میگیرند، احساس میکنند لایق آن نیستند. وقتی از آنها تعریف میشود، نمیپذیرند و وقتی احساس خوشحالی میکنند، منتظر اتفاقی بد هستند. همه اینها به خاطر احساس گناهی است که همیشه و بدون دلیل همراه آنها است. انگار جرمی مرتکب شدهاند، ولی نمیدانند چه جرمی!
اختلال مازوخیسم جنسی چگونه تشخیص داده میشود؟
این نوع اختلال خودآزاری معمولاً از طریق گزارش خود از تمایلات، خیالپردازیها یا رفتار ناراحت کننده به یک پزشک سلامت روان تشخیص داده میشود. به دلیل ماهیت غیرمعمول تمایلات مازوخیستی، سردرگمی یا شرم ممکن است با تجربه میلهای جنسی مازوخیستی همراه باشد، خواه این تمایلات با معیارهای یک اختلال سلامت روان مطابقت داشته باشند یا نه.
انواع مازوخیسم
این اختلال میتواند تأثیرات ناخوشایندی بر زندگی افراد داشته باشد. در حالت کلی مازوخیسم یا آزارخواهی جنسی دو نوع است:
- روانی
در این نوع خودآزاری افراد به دنبال تحقیر شدن هستند. این افراد هر چقدر بیشتر تحقیر و کوچک شوند، احساس لذت بیشتری خواهند داشت و تا زمانی که به آنها توهینی نشود، آرام نمیشوند. این افراد خود را تمام و کمال در اختیار افراد مقابل قرار میدهند و همواره روابط آنها با دیگران مثل ارباب و برده است. این افراد تمایل زیادی دارند که از معشوقشان آزار کلامی ببینند. شنیدن الفاظ رکیک، بدرفتاری، خرد کردن شخصیت و … مواردی هستند که این افراد را خرسند میکند.
- فیزیولوژیکی
این نوع اختلال بسیار بدتر و خطرناکتر از مورد قبل است. فردی که به این نوع خودآزاری دچار شده است، دیگر با آزار کلامی خوشحال نمیشود و درخواست شکنجه و آزار جسمی را دارد. این فرد از این که مورد ضربوشتم قرار میگیرد، احساس لذت میکند. در بسیاری از این افراد، آسیبهایی مانند سوختگی، کندن مو و… بسیار لذتبخش است.
این اختلال با چه رفتارهایی بروز پیدا میکند؟
یک مازوخیست تمایل دارد از طریق زیر درد را تجربه کند:
- صدمه به بدن و بافتها و عضلات بدن
- بریدن قسمتهایی از بدن
- سوزاندن بدن با اشیای داغ
- سوراخ کردن پوست
- کندن پوست
- خراشیدن زخم
- ضربه زدن به بدن
درمان اختلال خودآزاری
علایق مازوخیستی نیازی به درمان ندارند؛ مگر اینکه باعث اختلال یا ناراحتی قابل توجهی شوند. برای افرادی که در نتیجه علایق جنسی خود دچار پریشانی یا اختلال میشوند، روان درمانی رایجترین رویکرد درمانی است. یک درمانگر میتواند به ارزیابی رفتار ناراحت کننده یا مضر، اجرای اقدامات ایمنی و کمک به کشف شرم یا هرگونه احساسات متضاد کمک کند. همچنین تحقیقات نشان داده است که برخی از داروها در کاهش رفتار اجباری مرتبط با اختلال خودآزاری جنسی موثر هستند.
سکس درمانی
یک سکس درمانگر تاریخچه جنسی و روانی اجتماعی افراد را بررسی میکند تا عواملی که به علاقه مازوخیستی کمک میکنند را مشخص کند. درمانگر شروع و زمینه علائم تجربه شده را بررسی میکند. او هرگونه تغییر در موقعیت ها یا نشانههایی که افکار یا تمایلات مازوخیستی را تشدید کرده است را کشف خواهد کرد.
دارو درمانی
مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) مانند فلوکستین (پروزاک) میتوانند به اختلالات خلقی مانند افسردگی یا اضطراب کمک کنند و به طور همزمان میل جنسی را کاهش دهند. کاهش میل جنسی میتواند به تکانشگری مرتبط با افکار و رفتارهای مازوخیستیک کمک کند؛ اما مستقیماً تمایلات مازوخیستی را برطرف نمیکند.
کلام آخر
آگاهی از شرایط روانی یکی از مهمترین کارهایی است که فرد باید برای خودش انجام دهد. این اختلال میتواند زمینه اختلالات عصبی و روانی مثل افسردگی، اضطراب، اختلال جنسیتی، حملههای عصبی را در هر فردی تقویت کند؛ زیرا در مدت زمان کوتاهی سیستم عصبی بدن در مواجه با درد میتواند واکنشهای متفاوتی را از خود نمایان کند. احتمال دارد شما هم علائم این اختلال را در اطرافیان خود دیده باشید و باید بدانید قدم اول درمان رسیدن به آگاهی است.