اختلال شخصیت خودشیفته | علائم و نشانه‌ها + پیامدها

توسط اختلالات روانیدر 6 شهریور 1401

آیا تا به حال با فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته مواجه شده اید؟ خودشیفتگی یکی از انواع اختلالات شخصیت است که در دسته اختلال نمایشی جای می گیرد. افراد مبتلا به این اختلال خود را بالاتر از دیگران می دانند و چنان تصور می کنند که هیچ نقصی در آن ها وجود ندارد. شیوه برخورد افراد نارسیسم با دیگران بسیار غیرقابل تحمل است و به همین دلیل نیاز به درمان دارند. از ویژگی های مشترک این افراد می توان به نیاز به تحسین، عدم همدلی با دیگران و بزرگ نمایی کردن اشاره کرد.

اگر می خواهید بیشتر با جنبه های شخصیتی افرادی که دچار خودشیفتگی هستند آشنا شوید، پیشنهاد می کنیم این مطلب از مشاورلایو را به هیچ عنوان از دست ندهید.

اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟

امروزه از کلمه نارسیسم برای توصیف اشخاصی به کار می رود که دارای حس خود بزرگ بینی بوده و توجه و تحسین بیش از حدی به خود دارند. شمار چنین افرادی در جامعه سلبریتی محور ما و خصوصاً با وجود شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام رو به افزایش گذاشته است. بهتر است بدانید خودشیفتگی در دسته انواع اختلال روانی جای می گیرد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته عاشق تصویری ایده آل و اغراق آمیز از خود هستند. این تصویر به آن ها اجازه می دهد تا احساس ناآمنی درونی خود را سرکوب کنند.

اختلال شخصیت خودشیفته شامل خودمحوری، تفکر و رفتار مغرورانه، عدم همدلی و توجه به دیگران و همچنین نیاز بیش از حد به تحسین شدن است. مردم عادی جامعه این افراد را مغرور، خودخواه، امر و نهی کن و خواستار تمجید توصیف می کنند. این رفتار بر تمام جنبه های زندگی افرادی که دچار خودشیفتگی هستند تأثیر گذاشته و کار، روابط عاطفی و خانوادگی آن ها را تحت شعاع قرار می دهد.

افراد مبتلا به نارسیسم به شدت در مقابل تغییر رفتار خود مقاوم هستند. این افراد بیشتر تمایل دارند تقصیر کارها را به گردن دیگران بیاندازند. آن ها به شدت نسبت به کوچکترین انتقاد و اختلاف نظری واکنشی نشان می دهند.

علائم و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته

علائم و نشانه های خودشیفتگی در هر فرد متفاوت است. افراد مبتلا به این اختلال می توانند هر کدام از نشانه های زیر را داشته باشند:

  1. خود بزرگ بینی اغراق آمیز

می توان خود بزرگ بینی را از صفات بارز نارسیسم دانست. حس خود بزرگ بینی چیزی ورای سطحی نگری و خودپسندی ساده است و نوعی حس اغراق آمیز را به همراه دارد. افرادی که دچار این اختلال هستند خود را منحصر به فرد یا خاص می دانند. افراد خودشیفته خود را برتر از آن می دانند که چیزهای متوسط و معمولی نصیبشان شود. آن ها می خواهند فقط با افراد در رده های بالای اجتماعی در ارتباط و معاشرت باشند.

آن ها همچنین بر این باورند که بهتر از همه هستند و انتظار دارند دیگران نیز همین نظر را داشته باشند (حتی وقتی کاری برای به دست آوردن برتری انجام نداده اند). آن ها غالباً نسبت به دستاوردها و استعدادهای خود اغراق می کنند یا آشکارا دروغ می گویند. هنگامی که آن ها در مورد کار یا روابط صحبت می کنند، تنها چیزی که می شنوید این است که چقدر به دیگران می کنند، چقدر عالی هستند و افراد زندگی آن ها چقدر خوش شانس هستند. افراد نارسیسم بر این باورند که ستاره های بی چون و چرا زمین هستند و باقی افراد در بهترین حالت بازیکن های خرده پایی بیشتر نیستند.

  1. در دنیای خیالی زندگی می کنند

از آن جایی که واقعیت از تصورات افراد خودشیفته حمایت نمی کند؛ در نتیجه آن ها در دنیای خیالی خود زندگی می کنند. آن ها در خیالات دارای موفقیت های نامحدود، قدرت، درخشش، جذابیت و عشق ایده آل هستند که باعث می شوداحساس کنند موجودی خاص هستند. این تخیلات آن ها را از احساس پوچی درونی و شرم محافظت می کند، بنابراین حقایق و عقایدی که با تصوراتشان مغایرت دارد را نادیده می گیرند. هر چیزی که تهدیدی برای ترکیدن حباب فانتزی افراد خودشیفته باشد با واکنش شدید و خشم آن ها مواجه می شود.

  1. نیاز به ستایش و تحسین مداوم

احساس برتری فردی که دچار خودشیفتگی است مانند بادکنکی می باشد که اگر به طور مداوم مورد تقدیر و تحسین قرار نگیرد، به تدریج بادش خالی می شود. برای این افراد تعریف های متداول و گاه و بی گاه کافی نیست و به تعریف بیشتری نیاز دارند. به همین خاطر، اطراف خود را از آدم هایی پر می کنند که حاضر به تأیید همیشگی آن ها باشند. روابط این افراد یک طرفه است و همیشه حول افراد خودشیفته می گردد. اگر توجه و ستایش اطرافیان کاهش یابد و یا کم شود، متهم به خیانت می شوند.

  1. احساس حقانیت

از آن جا که افراد نارسیسم خود را فردی خاص می دانند، انتظار دارند که همواره برخورد مطلوبی با آن ها شده و مورد احترام قرار بگیرند. افرادی که دچار اختلال شخصیت خودشیفته هستند، بر این باورند که باید هر چه را می خواهند به دست بیاورند. همچنین توقع دارند تا اطرافیان تمام خواسته و هوس های آن ها را برطرف کنند. اگر اطرافیان تمام نیازهای آن ها را پیش بینی و برآورده نکنند، دیگر برایشان ارزشی نخواهند داشت و اگر جرأت کرده و از خواسته هایشان سرپیچی کنند با خشم شدید مواجه می شوند.

  1. سوء استفاده از دیگران بدون احساس گناه و شرم

افراد خودشیفته توانایی این را ندارند که خود را جای دیگران گذاشته و با آن ها هم ذات پنداری کنند. به اصطلاح خالی از هر گونه حس همدلی هستند. آن ها آدم های زندگی خود را مانند اشیایی می دانند که تنها وظیفه تأمین خواسته هایشان را دارند. افراد مبتلا به نارسیسم ذره ای برای استفاده ابزاری از دیگران در جهت رسیدن به خواسته هایشان تردید نمی کنند. برای فرد خودشیفته اهمیتی ندارد که رفتار وی چه تأثیری بر دیگران می گذارد و تنها به منافع خود توجه می کند.

  1. مرتباً دیگران را تحقیر می کنند

اشخاصی که دارای اختلال شخصیت خودشیفته هستند، هنگامی که با فردی رو به رو می شوند که دارای ویژگی هایی مانند اعتماد به نفس است مواجه می شوند احساس خطر می کنند. همچنین آن ها در جلوی افرادی که در مقابلشان دارای حس احترام نبوده یا خواستار به چالش کشیدنشان هستند، احساس خطر می کنند. در چنین وضعیتی مکانیسم دفاعی فردی که دچار خودشیفتگی است تحقیر کردن خواهد بود. ممکن است این کار به صورت امر و نهی یا نصیحت کردن می باشد. حتی ممکن است با توهین، برچسب زدن، زورگویی و تهدید شخص همراه باشد.

چه عواملی باعث خودشیفتگی می شود؟

علت دقیق بروز این اختلال مشخص نیست. وجود شخصیت خودشیفته ممکن است ناشی از ترکیبی از موارد زیر باشد:

  • تروما در دوران کودکی (مانند سوء استفاده جسمی، جنسی و کلامی)
  • روابط با والدین، ​​دوستان و نزدیکان
  • ژنتیک (سابقه خانوادگی)
  • تأثیرات فرهنگی
  • اهمیت بیش از حد به فرزندان در زمان کودکی
  • انتظارات غیرواقعی والدین

فریب دنیای خیالی افراد نارسیسم را نخورید

نارسیسم

خودشیفتگان می توانند بسیار کاریزماتیک و جذاب باشند. آن ها می توانند تصویری خیالی و پر رنگ و لعاب را از خود نشان دهند. تغلب ما مجذوب اعتماد به نفس بالای این افراد و رویاهای بلندپروازانه افراد خودشیفته می شویم. می توان به راحتی در سراب چنین افرادی گرفتار شد؛ چرا که می توانند احساس مهم بودن و سرزنده بودن را در ما بیدار کنند، غافل از این که این ها خیالاتی بیش نیست و هزینه گزافی برای ما دارد.

بهتر است بدانید که افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به دنبال شریک نیستند، بلکه به دنبال کسی هستند که مدام از آن ها تعریف کند. تنها ارزش انسان ها برای افراد خودشیفته این است که به آن ها یادآوری کنند چقدر عالی هستند و در این بین خواسته و احساسات دیگران کوچک ترین ارزشی ندارد.

به یاد داشته باشید که اگر فردی خودشیفته به دیگران دروغ می گوید، از آن ها سوء استفاده می کند، به آن ها صدمه می زند یا بی احترامی می کند، قطعاً روزی چنین برخوردی نیز با شما خواهند داشت. این خیال خام را از سر دور کنید که شما برای آن ها نسبت به دیگران تفاوت داشته و می توانید از گزندشان دور بمانید.

مهم است که آن ها را همان طور که هستند، ببینید. پس دست از توجیه رفتارهای بد آن ها برداشته و آسیب هایی که بِهتان وارد کرده اند را کوچک نشمارید. خودشیفتگان نسبت به تغییر بسیار مقاوم هستند و سوالی که باید از خود بپرسید که آیا می توانید همیشه به این شکل زندگی کنید؟

انواع شخصیت خودشیفته

این اختلال به صورت های مختلفی بروز پیدا می کند و هر کدام از انواع آن ویژگی های خاص خود را دارد. انواع مختلف این اختلال فراگیر به شرح زیر است:

 خودشیفتگی پنهان (یا خودشیفتگی آسیب پذیر)

افرادی که به این نوع خودشیفتگی مبتلا هستند، اغلب افرادی درونگرا و مضطربی هستند که عموماً احساس ناامنی دارند و در برخورد با دیگران واکنش ‌های شدید تدافعی دارند. آن ‌ها بیش ‌از حد حساس هستند و ممکن است از هر اتفاق، حرف یا برخوردی ناراحت شوند.

خودشیفتگی آشکار

این نوع از خودشیفتگی، همان طور که از نامش پیداست، به صورت کاملاً آشکار خودش را نشان می‌ دهد. در این نوع اختلال فرد به صورت کاملاً مشخصی خودخواه، خودپسند و تظاهر کننده و با اعتماد به‌ نفس بالا است. این افراد در بسیاری از موارد به پرخاشگری روی می ‌آورند و توان تحمل هیچ نوع نظر مخالف و یا کار خلاف میل خودشان را ندارند.

چگونه یک فرد خودشیفته را ترک کنیم؟

هیچ گاه پایان دادن به یک رابطه ناسالم کار ساده ای نیست. ترک فردی که دچار اختلال شخصیت خودشیفته است، می تواند به مراتب دشوارتر هم باشد؛ چرا که این افراد در زمانی که تهدید به ترک می شوند، می توانند بسیار جذاب و فریبا باشند. در چنین زمانی می توان دوباره فریب رفتارهای آن ها را خورده و گرفتار شد.

حال اگر شما شخصی باشید که به تنهایی عادت نداشته و بودن در رابطه را ترجیح می دهید، این تمایل شدید به حفظ شریک زندگی می تواند بر فردیتتان غلبه کند. همواره به خاط داشته باشید که هیچ انسانی سزاوار آزار و اذیت، تهدید و سوء استفاده عاطفی نیست. راه های مختلفی برای رهایی از یک فرد خودشیفته وجود دارد که می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • در مورد این اختلال کسب اطلاعات کنید

هر چه شما درک بیشتری از این اختلال داشته باشید، بهتر می توانید تکنیک هایی را که فرد خودشیفته برای حفظ رابطه با شما استفاده می کند درک کنید. هنگامی که فرد مبتلا به این اختلال تهدید به ترک می شود، غالباً شروع به چاپلوسی و ستایش می کند (بمب گذاری عشقی) تا دوباره اعتماد طرف مقابل را جلب کند. در این شرایط شروع به دادن قول های بزرگی در مورد تغییر رفتار خود می کند که فریبی بیش نیست.

  • دلایل خود را برای ترک رابطه بنویسید

داشتن لیستی مشخص از دلایل خاتمه دادن به رابطه می تواند مانع از بازگشت مجدد شما شود. این لیست را در جایی نگه دارید که امکان دسترسی سریع به آن وجود داشته باشد. این مکان مناسب می تواند روی تلفن همراهتان باشد.

  • به دنبال پشتیبانی باشید

در طول زندگی مشترک با فرد مبتلا به این اختلال ممکن است به روابط شما با دوستان و خانواده آسیب وارد شده یا زندگی اجتماعی شما محدود شود. تحت هر شرایطی که دارید فراموش نکنید که تنها نیستید؛ حتی اگر نمی توانید با دوستان قدیمی خود ارتباط برقرار کنید، می توانید از گروه های پشتیبانی یا خطوط خشونت خانگی و پناهگاه کمک بگیرید.

  • تهدیدهای پوچ نکنید

پذیرفتن این حقیقت که شخص خودشیفته تغییر نمی کند، بهترین کمک به شماست. با پذیرفتن این واقعیت مهم می توانید هر زمانی که آماده بودید او را ترک کنید. تهدید پوچ و توخالی یا صحبت از جدایی نوعی هشدار برای فرد خودشیفته است و او را قادر می سازد تا جدایی را برایتان دشوارتر کند.

پیامدهای اختلال شخصیت خودشیفته

بسیاری از افرادی که این اختلال شخصیت را دارند، همزمان مشکلات دیگری را نیز تجربه می کنند. از جمله مواردی که ممکن است با این اختلال همزمان وجود داشته باشند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  •  افسردگی و اضطراب
  •  سوء مصرف مواد یا الکل
  •  اختلال وحشت زدگی
  •  اختلال اضطراب اجتماعی
  •  اختلال اضطراب منتشر
  •  بی اشتهایی عصبی
  •  سایر اختلالات شخصیت
  •  مشکلات بین فردی
  •  مشکل در محل کار یا محل تحصیل
  •  افکار یا انجام خودکشی
  •  ممکن است خطر ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی نیز وجود داشته باشد. تحقیقات نشان داده که مردان خودشیفته سطح بالاتری از هورمون کورتیزول را در خون خود دارند، مسئله ای که ارتباط زیادی برای ایجاد مشکلات قلبی عروقی است.

درمان افراد خودشیفته

اختلال شخصیت خودشیفته نیاز به تشخیص دقیق توسط روانشناس و روانپزشک دارد. بنابراین، نمی ‌توان با مشاهده برخی از علائم این اختلال، به طور قطعی یک فرد را به ‌عنوان شخصیت خودشیفته معرفی کرد. بهترین راه برای درمان اختلال شخصیت خودشیفته کمک گرفتن از روان درمانی است. روان درمانی به ‌خوبی کمک می ‌کند که این مشکل ریشه ‌یابی شده و سپس درمان شود.
در روان درمانی جهت درمان اختلال شخصیت خودشیفته از روش‌ های مختلفی مانند طرحواره درمانی، درمان ‌های شناختی و رفتاری، درمان ‌های مبتنی بر ذهن، رفتار درمانی دیالکتیکی و … استفاده می ‌شود.

سخن آخر

خودشیفتگی یکی از مهم ‌ترین اختلالاتی است که متأسفانه در میان عده زیادی رایج است. این اختلال علاوه بر این که سلامت روان و زندگی فرد را به خطر می ‌اندازد، اطرافیان او را نیز آزار می‌ دهد. اختلال نارسیسم با روان درمانی منظم و تخصصی قابل بهبودی است و روان درمانگر پس از بررسی ریشه و علل این مشکل، پروتکل درمانی مناسبی را ارائه می ‌دهد.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *