اختلال تجزیه هویت را می شناسید!
اختلال تجزیه هویت با عناوین اختلال چند شخصیتی، هویت تجزیهای، هویت پریشی و اسامی نظیر آن نیز شناخته میشود. این مشکل یکی از انواع اختلالات گسستگی است. اختلال هویت تجزیهای شامل بروز مشکل در حافظه، شخصیت، عواطف، درک، رفتار و حس فرد نسبت به خودش است. علائم این اختلال میتواند عملکرد هر بخش از ذهن را مختل کند.
در این مطلب از مشاورلایو سعی داریم تا به بررسی اختلال چند شخصیتی و موارد پیرامون آن بپردازیم، پس پیشنهاد میکنیم ما را تا انتها یاری کنید.
اختلال تجزیه هویت چیست؟
این مشکل نوعی از انواع اختلال روانی است و اختلالات هویت پریشی شامل مشکلات حافظه، هویت، عواطف، ادراک، رفتار و احساس خود است. در اثر این اختلالات فرار غیر ارادی از واقعیت وجود دارد که با قطع ارتباط بین افکار، هویت، آگاهی و حافظه مشخص میشود. افراد از هر گروه سنی و پیشینههای نژادی، قومیتی و اجتماعی و اقتصادی میتوانند اختلال تجزیهای را تجربه کنند.
بروز هویت تجزیهای در زنان به مراتب بیشتر از مردان است. نمونههایی از علائم شامل احساس این که فرد در خارج از بدن خود است و از دست دادن حافظه یا فراموشی است. اختلالات تجزیهای اغلب با تجربه قبلی تروما همراه است. سه نوع اختلال تجزیه هویت وجود دارد که به شرح زیر است:
- اختلال تجزیه هویتی
- فراموشی تجزیهای
- اختلال مسخ شخصیت
چه افرادی بیشتر در معرض خطر هستند؟
تحقیقات نشان میدهد که علت هویت پریشی احتمالاً یک پاسخ روانشناختی به استرسهای شدید فردی و محیطی است. به ویژه در سالهای اولیه کودکی که بیتوجهی عاطفی یا سوء استفاده ممکن است در رشد شخصیت اختلال ایجاد کند. تقریباً 99 درصد از افرادی که به اختلال تجزیهای مبتلا میشوند، سابقه اختلال شخصیت یا تروماهای مکرر، شدید و غالباً تهدید کننده را تجربه کردهاند.
یافتههای پژوهشی نشان میدهد در خانوادههایی که والدین پرخاشگر و غیرقابل پیشبینی هستند، فرزندان ممکن است دچار گسستگی شوند. این مشکل حدود 1 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد.
علائم اختلال چند شخصیتی
فرد مبتلا به هویت تجزیهای حضور دو یا چند شخصیت متمایز را تجربه میکند. این شخصیتها به طور مرتب رفتار فرد را کنترل میکنند و آنها اغلب از دست دادن حافظه را تجربه میکنند. هر دگرگونی دارای مجموعهای مشخص از صفات، تاریخچه شخصی و نحوه ارتباط با جهان است. علائم دیگری که فرد مبتلا به این اختلال ممکن است تجربه کند شامل موارد زیر است:
- احساس جدا شدن از خود
- مشکلات در مدیریت احساسات
- تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره در خلقوخوی. برای مثال، احساس غم و اندوه بیدلیل
- مشکلات افسردگی یا اضطراب یا هر دو
- مشکلات حافظه که با آسیب فیزیکی یا شرایط پزشکی مرتبط نیستند
- سایر مشکلات شناختی مانند مشکلات تمرکز
- نقصهای قابل توجه حافظه مانند فراموش کردن اطلاعات شخصی مهم
- احساس اجبار به رفتاری خاص
- توهم
- سردرگمی
- سوء مصرف مواد مخدر یا الکل
عوامل خطر در اختلال تجزیه هویت
افرادی که در دوران کودکی آزار جسمی و جنسی را تجربه کردهاند در معرض خطر ابتلا به اختلال تجزیه هویت هستند. اکثریت قریب به اتفاق افرادی که دچار اختلالات تجزیهای میشوند، ترومای تکراری و طاقتفرسا را در دوران کودکی تجربه کردهاند. در میان افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیهای در ایالات متحده، کانادا و اروپا، حدود 90 درصد قربانیان سوء استفاده و بیتوجهی دوران کودکی بودهاند.
اقدام به خودکشی و سایر رفتارهای مازوخیسم در میان افراد مبتلا به این اختلال رایج است. بیش از 70 درصد از بیماران مبتلا به اختلال چند شخصیتی اقدام به خودکشی کردهاند. افراد مبتلا به اختلال چند شخصیتی در معرض افزایش خطر عوارض و اختلالات مرتبط هستند، مانند:
- اختلال عملکرد جنسی
- فکر خودکشی
- اختلالات الکلی و مصرف مواد
- افسردگی و اختلالات اضطرابی
- اختلال استرس پس از سانحه
- اختلالات شخصیت
- اختلالات خواب، از جمله کابوس، بیخوابی و راه رفتن در خواب
- اختلالات اشتها
- مشکلات عمده در روابط شخصی و کار
تشخیص هویت پریشی
روانشناسان بر اساس بررسی علائم و سوابق شخصی این اختلال را تشخیص میدهند. ممکن است آزمایشهایی برای بررسی مشکلات فیزیکی مانند از دست دادن حافظه، ضایعات یا تومورهای مغزی، محرومیت از خواب یا مسمومیت انجام شود. اگر سلامت جسمی فرد تأیید شود، اغلب با یک متخصص سلامت روان مشورت میشود.
بسیاری از ویژگیهای اختلال تجزیهای را میتوان تحت تأثیر پیشینه فرهنگی یک فرد قرار داد. در مورد اختلال هویت تجزیهای و فراموشی تجزیهای، بیماران ممکن است با تشنجهای غیر صرعی، فلج یا از دست دادن حس مراجعه کنند. به طور کلی، معیارهای تشخیصی اختلال تجزیه هویت که در DSM-5 شرح داده شده به شرح زیر است:
- حضور دو یا چند هویت یا شخصیت متمایز، هر کدام الگوی خاص خود را در تفسیر و ارتباط با محیط دارند. حضور این شخصیتها را میتوان خودبهخود گزارش داد یا توسط یک درمانگر برای تشخیص مشاهده کرد.
- فراموشی، به طوری که فرد چه در مورد حوادث آسیبزا و چه از وقایع روزانه چیزی را به خاطر نیاورد.
- فرد در عملکرد روزمره خود مشکل داشته باشد.
- این علائم بخشی از اقدامات فرهنگی یا مذهبی نیست.
- علائم ناشی از مصرف هر مادهای مانند الکل یا دارو نیست.
انواع اختلال تجزیه هویت
احتمال بروز این اختلال در افرادی که در دوره کودکی در معرض آزار و بدرفتاری عاطفی، جسمی یا جنسی بودهاند، بیشتر است. ذهن کودک، قدرت تحلیل و درک اتفاقات استرسزای شدید یا تجربههایی که با سن او متناسب نیستند را ندارد. در واقع از همان ابتدا با استفاده از مکانیسم دفاعی تجزیه یا گسست، سعی میکند با ناملایمات کنار بیاید و با تجزیه کردن تجربهها در ذهن خود، شرایط پیش آمده را پشت سر بگذارد.
این کودکان در بزرگسالی بیش از دیگران ممکن است دچار هویت تجزیهای شوند. اختلالهای روانی دیگر مانند افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) هم ممکن است علائم تجزیهای را ایجاد کنند یا به صورت اختلالی همراه با این اختلال باشند. اختلال تجزیه هویت به سه دسته زیر تقسیم میشود:
- فراموشی تجزیهای
علامت اصلی این اختلال در ضعف عملکرد حافظه است که نسبت به فراموشی نرمال، شدت بیشتری دارد و با شرایط پزشکی نمیتوان بیان کرد. افراد نمیتوانند اطلاعاتی در مورد خود و رویدادها و افرادی که در زندگیشان هستند، خصوصاً در زمان ضایعه را بیاد بیاورند. فراموشی تجزیهای میتواند مختص به رویدادهایی در زمانی مشخص گردد (مانند مبارزه شدید) و میتواند افت کامل حافظه را شامل شود.
حوادثی که زمینه ساز این اختلال هستند، میتوانند مواردی مانند تصادف، بدرفتاریهای جنسی و تجاوز باشند. گاهی فراموشیها، محدود به یک حادثه خاص در دورهای مشخص و کوتاه است و گاهی هم ممکن است بخشهایی وسیعتر از خاطرههای فرد را فرا میگیرد که میتواند ساعتها، ماهها و یا سالها ادامه یابد.
2. اختلال تجزیه هویتی
این اختلال قبلاً به عنوان اختلال چند شخصیتی شناخته شده که با تغییر به هویتهای جایگزین مشخص میشود. فرد ممکن است وجود یک شخص یا اشخاصی را احساس کند که در حال صحبت یا زندکی کردن با او هستند. هر کدام از این هویتها میتواند نام، سابقه شخصیتی و ویژگیهای منحصربهفرد داشته باشد که شامل تفاوتهای آشکار در صدا، جنسیت، رفتار و حتی ویژگیهای فیزیکی مانند استفاده از عینک است. همچنین تفاوتهایی در نحوه آشنایی هر هویت با سایر هویتها وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال هویت پریشی معمولاً مبتلا به فراموشی تجزیهای هستند.
3. اختلال مسخ شخصیت
این اختلال شامل یک حس مداوم یا دورهای از جدایی یا خارج بودن از خود، مشاهده عملکردهای خود، احساسات، افکار و دیدن خود از دور همانند تماشای فیلم است. جهان ممکن است غیرواقعی به نظر برسد. علائمی که میتواند به شدت ناراحت کننده باشند، ممکن است برای چند دقیقه باقی بمانند یا برگردند و سالهای سال فراموش شوند.
پیشگیری از اختلال هویت پریشی
هیچ راهی برای جلوگیری از اختلال هویت تجزیهای وجود ندارد. شناسایی علائم در اوایل زندگی و جستجوی درمان میتواند به شما در مدیریت علائم کمک کند. والدین، پرستاران و معلمان باید مراقب علائم در کودکان خردسال باشند. درمان بلافاصله پس از بروز علائم میتواند از پیشرفت این اختلال جلوگیری کند. اگر کودک شما مورد آزار و اذیت قرار گرفته یا رویداد آسیبزا دیگری را تجربه کرده است، فوراً باید به روانشناس کودکان مراجعه کرد. روانشناس میتواند به کودک کمک کند تا بهبود یابد و مهارتهای مقابلهای سالم را اتخاذ کند.
باید چه انتظاراتی از روانشناس و مشاور داشت؟
روانشناس احتمالاً تعدادی سوال از افراد خواهید پرسید. بهتر است برای پاسخ به آنها آمادگی داشت تا بتوان زمان را برای تمرکز بر آن چه مدنظر است مدیریت کرد. سوالات احتمالی که روانپزشک یا روانشناس خواهد پرسید:
• علائم شما چیست؟
• چه زمانی شما یا نزدیکانتان متوجه علائم شدید؟
• آیا دورهای از زندگیتان وجود دارد که نتوانید بیاد آورید؟
• آیا تا به حال از خانه یا محل کارتان دور شدهاید و نتوانید برگردید؟
• آیا تا به حال احساس کردهاید خارج از بدن خود هستید و خود را نظاره میکنید؟
• آیا تا به حال احساس کردیدهاید فرد یا افرادی وجود دارند که در درون سر شما زندگی میکنند؟
• چه علائم یا رفتارهای دیگری وجود دارد که باعث ناراحتی شما یا نزدیکانتان شده است؟
• چه زمانی احساس اضطراب یا افسردگی میکنید؟
• آیا این علائم باعث ایجاد مشکلاتی در کار یا روابط شخصیتان شده است؟
• آیا تا به حال به آسیب به خود یا دیگران فکر کردهاید؟
• آیا الکل یا داروهای غیرقانونی مصرف کردهاید؟ هرچند وقت یکبار؟
• آیا تا به حال به ارتش خدمت کردهاید؟
• آیا تا به حال برخلاف اراده خود عمل کردهاید؟
• در زمان کودکی از نظر جسمی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاید؟
• آیا در خانوادهتان شخصی وجود دارد که در کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته باشد؟
• آیا در حال حاضر برای بیماریتان از جمله بیماری روحی درمانی دریافت کردهاید؟
درمان اختلال تجزیه هویت
هدف از این اختلال درمان افزایش عملکرد یکپارچه فرد است. انجمن بین المللی مطالعه تروما راهکارهایی را برای درمان اختلال تجزیهای در بزرگسالان و همچنین کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. در این راهنما آمده است که یک نتیجه مطلوب درمانی نوعی سازگاری یا هماهنگی بین هویتهای جایگزین است. برخی از متخصصان در درمان افراد مبتلا به هویت تجزیهای از تکنیکهای توصیه شده در دستورالعملهای درمانی استفاده میکنند.
اثرات درمانی برای این اختلال بیش از سی سال مورد مطالعه قرار گرفتهاند. تشخیص اختلال تجزیهای نیاز به ارزیابی پزشکی و روانپزشکی دارد که میتواند شامل طرح سؤالات خاص و مصاحبههای طولانی باشد. در صورتی که فرد مبتلا کاهش شدید حافظه را احساس کند و یا در هنگام استرس تغییرات اساسی در رفتار خود تجربه کند، باید به دنبال درمان فوری باشد.
در صورت وجود افکار جدی در مورد خودزنی، خودکشی یا قتل باید مراقبتهای فوری را انجام داد. درمان زودهنگام و رواندرمانی برای تجارب سوء استفاده یا آسیب در کودکان و بزرگسالان میتواند به جلوگیری از شکلگیری علائم تجزیه و اختلالات تجزیه کمک کند. اگر این اختلال درمان نشود، میتواند کل عمر فرد را آزار دهد. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً در سنین بزرگسالی بهتر قادر به کنترل علائم و تکانهها هستند.
استرس، سوء مصرف مواد و گاهی عصبانیت میتوانند باعث تشدید علائم شوند. از آن جایی که بیماریهای جسمی گاهی اوقات میتوانند در بروز یک اختلال روانی نقش داشته باشند؛ در صورت وجود نگرانی در مورد شرایط جسمی، معاینه فیزیکی کامل توسط پزشک ضروری است. برای اختلالات خلقی قابل توجه و شرایط روانی ناپایدار که در ایجاد زندگی روزانه اختلال ایجاد میکنند، مشاوره روانپزشکی لازم است.
- رواندرمانی
رواندرمانی درمان اصلی اختلال چند شخصیتی است و این روش درمانی میتواند در بزرگسالان به طور متوسط 5 تا 7 سال ادامه داشته باشد. رواندرمانی پُرکاربردترین روش در مقایسه با خانواده درمانی، گروه درمانی یا زوج درمانی است. هدف اصلی برای درمان ادغام حالات شخصیتی جداگانه در یک شخصیت منسجم و یکپارچه است.
رواندرمانی برای این مشکل اغلب شامل تکنیکهایی است که به بیمار کمک میکند تا از طریق عاملی که باعث آغاز علائم میشود، با کمک درمانگر به کشف و شناخت الگوهای ایجاد تغییرات یا بروز واکنشها و تکانهها بپردازد. درمان خاطرات آسیب زا و ترکیب کردن تغییرات و تحکیم شخصیت یکپارچه از جمله دست آوردهای این درمان است.
- خانواده درمانی
خانواده درمانی برای کمک به آموزش خانواده در مورد هویت پریشی و علل آن، درک تغییرات ایجاد شده در هنگام یکپارچهسازی مجدد شخصیت و همچنین کمک به اعضای خانواده در تشخیص علائم تشدید شونده یا آغاز کننده، است. خانواده درمانی یا آموزش افراد، میتواند از بروز مجدد یا بازسازی خاطرات منفی و آسیب زای گذشته که مانع پیشرفت بالینی بیمار میشوند، جلوگیری کند.
- گروه درمانی
گروه درمانی ممکن است علاوه بر درمان فردی مفید باشد، به شرطی که منحصراً برای افراد مبتلا به این اختلال تشکیل و توسط فردی که در زمینه درمان تجربه دارد، اداره شود. افراد مبتلا به اختلال تجزیه هویت ممکن است گاهی اوقات در گروههای درمانی مختلط دچار مشکل شوند.
- دارو درمانی
هیچ دارویی برای درمان این اختلال وجود ندارد؛ زیرا این یک اختلال عدم تعادل شیمیایی نیست. با این حال، داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب ممکن است به اختلالات خلقی کمک کنند. همچنین میتوان برای افرادی که نسبت به درمان مقاومت نشان میدهند و علائم شدید دارند، از برخی داروها کمک گرفت (این داروها برای کاهش موقتی علائم و بهبود رنج بیمار هستند).
- درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری به بیمار کمک میکند تا رابطه بین افکار و احساسات خود را در موقعیتهای مختلف بشناسد و خطاهای شناختی که به صورت غالب در رویارویی با شرایط دچار آن میشود را تشخیص دهد و از روشهای رفتاری متفاوت و جدیدی برای رویارویی با شرایط استرسزا استفاده کند. افرادی که تجربههای ناخوشایندی مانند بدرفتاری جنسی، عاطفی یا جسمی را در کودکی تجربه کردهاند، اغلب تصویر و شناختی از خود و محیط اطراف به دست میآورند که رویارویی سازگارانه با شرایط زندگی را مختل میکند.
مثلاً این افراد ممکن است خود را بیارزش یا مقصر بدانند یا دنیای اطراف را آسیبرسان و ترسناک میدانند. در واقع، تجربههای دوران کودکی و پس از آن، باعث شکلگیری طرحوارههایی در ذهن فرد میشود که خود و دنیای بیرون را براساس آن میبیند و ادراک میکند.
- هیپنوتیزم
هیپنوتیزم میتواند به فرد کمک کند تا تجربهها یا خاطرههایی را به یاد بیاورد که در حالت هوشیاری فکر کردن به آنها برایش سخت است. درمانگر میتواند با این روش به فرد کمک کند. علاوه بر این، باید توجه داشت در تعداد زیادی از این بیماران، اختلالهای دیگری مانند اضطراب یا افسردگی نیز وجود دارد که هم میتواند در ایجاد اختلالهای تجزیهای و هم در کُندی روند درمان نقش داشته باشد. بنابراین این روش همراه با روشهای دیگر درمانی میتواند به بهبود این بیماران کمک کند.