اختلال وسواس فکری جبری را جدی بگیرید!

توسط اختلالات روانیدر 23 بهمن 1401

همه ما اضطراب در موقعیت‌های مختلف را تجربه کرده‌ایم، احساسی ناشی از ترس که پاسخ طبیعی بدن نسبت به شرایط استرس‌زا بوده و ممکن است در شرایط مختلفی، از جمله تصمیم‌گیری مهم، آزمون‌ها، مصاحبه‌های کاری و سایر موقعیت‌ها بروز کند. اختلال وسواس فکری جبری یکی از انواع اختلال روانی است که زندگی را برای افراد مبتلا به این مشکل دشوار می‌کند.

اختلال وسواس مانند سایر مشکلات مانند افسردگی یا اضطراب قابل درمان است. داشتن اطلاعات مفید در این زمینه می‌تواند نقش موثری در تشخیص زودهنگام وسواس فکری و درمان آن داشته باشد. در این پُست از مشاورلایو قصد داریم تمام جنبه‌های وسواس فکری جبری را بررسی کنیم، پس این مقاله را از دست ندهید.

اختلال وسواس فکری جبری چیست؟

اختلال وسواس فکری جبری (OCD) اختلالی است که در آن افراد افکار، عقاید یا احساسات مکرر و ناخواسته دارند که باعث می‌‌شود آنها را مجبور به انجام کاری تکراری (به صورت اجباری) کند. رفتارهای تکراری، مانند شستن دست‌ها، چک کردن وسایل یا تمیز کردن آنها، می ‌تواند به طور قابل‌توجهی در فعالیت‌های روزانه و تعاملات اجتماعی فرد اختلال ایجاد کند.

بسیاری از افراد بدون اختلال وسواس، افکار ناراحت کننده یا رفتارهای تکراری دارند. با این حال، این افکار و رفتارها معمولاً زندگی روزمره را مختل نمی‌کند. برای افراد مبتلا به OCD، افکار پایدار و رفتارها سخت هستند. انجام ندادن رفتارها معمولاً باعث ناراحتی شدید آنها می‌شود. بسیاری از افراد مبتلا به OCD می‌دانند که وسواس فکری آنها واقع‌بینانه نیست. حتی اگر بدانند وسواس‌هایشان واقع بینانه نیست، باز هم در رها شدن از افکار وسواسی یا توقف اعمال اجباری مشکل دارند. OCD اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و میانگین سن بروز علائم 19 سالگی است.

درک اختلال وسواس

وسواس فکری جبری، احساسی سرزده و ناخواسته است که کنترل آن دشوار بوده و این افکار باعث پریشانی و اضطراب می‌شود و معمولاً روی یک یا چند موضوع خاص متمرکز می‌شود. به عنوان مثال، ممکن است فردی مبتلا به اختلال وسواس فکری درمورد میکروب‌ها و عفونت‌هایی که عامل بیماری‌زا هستند؛ همواره نگران ابتلا به بیماری است که باعث شده تا از زندگی روزمره باز بماند.

این افکار و اجبارها نگران کننده است، حتی اگر فرد مبتلا به اختلال وسواس متوجه شود که این فکر منطقی نیست باز هم ترس، شک و احساسات منفی دیگری را برای وی ایجاد می‌کند. وسواس زیاد انجام کارهای مهم روزمره را برای فرد دشوار می‌کند. نمونه‌های زیادی از وسواس فکری جبری وجود دارد که ممکن است افراد مبتلا به OCD را تحت تأثیر قرار دهد.

علت بروز وسواس

متخصصان دقیقاً نمی‌دانند چه چیزی باعث OCD می‌شود؛ اما سابقه خانوادگی این بیماری ممکن است نقش مهمی داشته باشد. اگر یکی از اعضای نزدیک خانواده مبتلا به OCD باشد، افراد شانس بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند. به گفته مؤسسه ملی سلامت روان، رشد نامنظم و اختلال در مناطق خاصی از مغز نیز با این بیماری مرتبط است. برخی شواهد نشان می‌دهند که OCD ممکن است تا حدی به نحوه واکنش مغز به سروتونین مربوط باشد. سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که به تنظیم خلق‌وخو و خواب کمک می‌کند و بسیاری از عملکردهای مهم دیگر را در سراسر بدن انجام می‌دهد. سایر عوامل به شرح زیر است:

  • تغییرات در وضعیت زندگی، مانند نقل مکان کردن، ازدواج یا طلاق، رفتن به یک مدرسه یا شغل جدید
  • مرگ یکی از عزیزان یا آسیب‌های عاطفی دیگر
  • سابقه سوء استفاده جنسی یا مصرف مواد
  • بیماری
  • بیش فعالی در نواحی مغز
  • مشکل در روابط

علائم و نشانه‌های اختلال وسواس فکری جبری

افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است علائم وسواس، اجبار یا هر دو را داشته باشند. این علائم می‌تواند در تمام جنبه‌های زندگی مانند کار، مدرسه و روابط شخصی مشکل ایجاد کند. اختلال وسواس، اصرار یا تصاویر ذهنی مکرر است که باعث اضطراب می‌شود. علائم شایع عبارتند از:

  • ترس از میکروب یا آلودگی
  • افکار ممنوعه یا تابو ناخواسته شامل رابطه جنسی، مذهب یا آسیب
  • افکار پرخاشگرانه نسبت به دیگران یا خود

اجبارها رفتارهای تکراری هستند که فرد مبتلا به OCD در پاسخ به یک فکر وسواسی تمایل به انجام آنها را احساس می‌کند. اجبارهای رایج عبارتند از:

  • تمیز کردن و یا شستن بیش از حد دست‌ها
  • چیدمان وسایل به روشی خاص و دقیق
  • بررسی مکرر چیزها، مانند بررسی مکرر برای این که ببینند آیا در قفل است یا این که فر خاموش است

برخی از افراد مبتلا به OCD نیز دارای اختلال تیک هستند. تیک حرکات ناگهانی، کوتاه و تکراری هستند، مانند پلک زدن و سایر حرکات چشم، حرکات صورت، شانه بالا انداختن و تکان دادن سر یا شانه. تیک‌های صوتی رایج شامل صاف کردن مکرر گلو، خرخر کردن و غیره است.

این علائم ممکن است بیایند و بروند، به مرور زمان کاهش یابند یا بدتر شوند. افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری جبری ممکن است سعی کنند با اجتناب از موقعیت‌هایی که باعث ایجاد وسواس در آنها می‌شود به خود کمک کنند یا ممکن است برای آرام کردن خود از الکل یا مواد مخدر استفاده کنند. اگرچه بیشتر بزرگسالان مبتلا به OCD تشخیص می‌دهند که کاری که انجام می‌دهند منطقی نیست؛ اما برخی از بزرگسالان و بیشتر کودکان ممکن است متوجه نباشند که رفتارشان غیرعادی است. والدین یا معلمان معمولاً علائم OCD را در کودکان تشخیص می‌دهند.

عوامل خطر در وسواس فکری

وسواس فکری جبری یک اختلال شایع است که بزرگسالان، نوجوانان و کودکان را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می‌دهد. این اختلال در بیشتر افراد تا حدود 19 سالگی تشخیص داده می‌شود و معمولاً در پسران سن شروع آن زودتر از دختران است. علل اختلال وسواس ناشناخته است؛ اما عوامل خطر عبارتند از:

  • ژنتیک

مطالعات خانواده نشان داده است که افرادی که دارای اقوام درجه یکی (مانند والدین، خواهر یا برادر یا فرزند) هستند که دچار وسواس بوده در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلال وسواس فکری جبری قرار دارند. اگر بستگان درجه یک در کودکی یا نوجوانی به وسواس فکری جبری مبتلا شده باشند، خطر بیشتر است. تحقیقات در حال انجام برای کشف ارتباط بین ژنتیک و OCD ادامه دارد و ممکن است به بهبود تشخیص و درمان این اختلال کمک کند.

  • ساختار و عملکرد مغز

مطالعات تفاوت‌هایی را در ساختار مغزی بیماران مبتلا به OCD نشان داده است. به نظر می‌رسد که ارتباطی بین علائم اختلال وسواس فکری جبری و ناهنجاری‌ها وجود دارد؛ اما این ارتباط مشخص نیست. تحقیقات هنوز در حال انجام است. درک علل به تعیین درمان‌های خاص و شخصی برای درمان OCD کمک می‌کند.

  • عوامل محیطی

در برخی مطالعات ارتباطی بین ترومای دوران کودکی و علائم وسواس فکری گزارش شده است. برای درک بهتر این رابطه به تحقیقات بیشتری نیاز است. در برخی موارد، کودکان ممکن است علائم وسواس فکری جبری را به دنبال عفونت استرپتوکوکی داشته باشند – به این اختلالات عصبی خود ایمنی کودکان مرتبط با عفونت‌های استرپتوکوکی (PANDAS) می‌گویند.

نمونه‌هایی از افکار وسواسی

وسواس فکری ناخواسته و مزاحم است که باعث اضطراب شدید می‌شود. نمونه افکاری که این افراد به آن دچار می‌شوند به شرح زیر است:

  • ترس از میکروب یا کثیفی
  • ترس از آسیب رساندن به دیگری
  • ترس از اشتباه کردن
  • ترس از شرمنده شدن در جمع
  • احساس شک یا انزجار
  • نیاز به نظم، آراستگی، تقارن یا کمال
  • نیاز به اطمینان دائمی

انواع اختلال وسواس

نمونه های اختلال وسواس

برخی به اشتباه فکر می‌‌کنند که اگر کسی دچار وسواس فکری باشد، بیش از اندازه تمیز و مرتب است. با این­ که بسیاری از وسواس‌های فکری به تمیز بودن مربوط است (مثل شستن بیش از حد دست‌­‌ها در افرادی که وسواس میکروب دارند)؛ اما بسیاری نیز متفاوت هستند. وسواس در افراد مبتلا به OCD منحصر به فرد است. انواع مختلف این نوع وسواس‌ها به شرح زیر است:

وسواس آلودگی

ممکن است شخصی از تماس با مایعات بدن مانند ادرار یا مدفوع ترس داشته باشد. میکروب‌ها یا عوامل بیماری‌زایی، مانند آلاینده‌های محیطی، آزبست یا مواد شیمیایی خانگی باعث ترس و اضطراب فرد می‌شود. این مشکل می‌تواند منجر به موارد زیر شود:

  • مسواک زدن بیش از حد یا شستن دست
  • مرتباً دستشویی، آشپزخانه و سایر اتاق‌ها را تمیز می‌کند
  • اجتناب از ازدحام  و جمعیت به دلیل ترس از ابتلا به میکروب و آلودگی‌ها

وسواس کمال‌گرایی

تمایلات به کمال‌گرایی می‌تواند شامل تمرکز دقیق بر موضوعی خاص باشد. این گرایش‌ها معمولاً از تلاش برای کاهش اضطراب یا پریشانی ناشی از عدم اطمینان یا نتیجه ترس خاص ناشی می‌شود و از تمایل به کمال‌گرایی و عالی بودن همه مسائل منشأ نمی‌گیرد.

وسواس مذهبی

این وسواس‌ها غالباً حول ترس از توهین به خدا، کفر یا وسواس در مسائل اخلاقی است. این نوع وسواس می‌تواند بر ایمان یا موارد اخلاقی فرد تمرکز کند.

افکار ناخواسته

این نوع وسواس شامل احساس عدم توانایی در جلوگیری از تکرار افکار ناخواسته است. این احساسات ممکن است شامل خشونت، از جمله خودکشی یا آسیب رساندن به دیگران باشد. افکار ناخواسته ممکن است باعث پریشانی شدید شود؛ اما بعید است فرد به گونه‌ای عمل کند که منعکس کننده این خشونت باشد.

سایر اختلالات وسواسی جبری

وسواس دیگر شامل نگرانی در مورد ابتلا به بیماری جسمی یا بیماری مانند سرطان یا آلزایمر است. ایده‌های خرافی درباره اعداد خوش شانس، اعداد بدشانس، رنگ‌های خاص و موارد دیگر هم در این دسته قرار می‌گیرند.

نیاز به تقارن و نظم

فرد مبتلا به این نوع اختلال وسواس فکری جبری ممکن است احساس کند که برای جلوگیری از ناراحتی و داشتن آرامش لازم است که اشیا به ترتیب خاصی قرار گیرند. مثلاً ممکن است مرتباً کتاب‌ها را در یک قفسه مرتب کنند.

تشخیص اختلال وسواس

بسیاری از افراد در دوره‌ای از زندگی خود دچار افکار وسواسی یا رفتارهای اجباری می‌شوند. جهت تشخیص وسواس فکری جبری، برخی رفتارها باید مکرر و شدید باشد تا زندگی فرد را مختل کند. اگر چه برخی از علائم ممکن است بیشتر مورد بحث قرار گیرند، مانند شستن دست؛ اما لازم به یادآوری است که OCD می‌تواند اشکال و اشکال مختلفی داشته باشد. هر شخصی که دچار یک وسواس فکری یا اجباری شود، OCD ندارد. به طور کلی، افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری:

  • حداقل یک ساعت هر روز را به کار با وسواس یا اجبار اختصاص می‌دهند.
  • به دلیل وسواس و اجبار، اختلال در زندگی روزمره و یا روابط را تجربه می‌کنند.
  • نمی‌توانند افکار یا رفتارهای خود را کنترل کنند، حتی اگر زندگی روزمره را به روشی منفی تحت تأثیر قرار دهند.
  • هیچگاه از زندگی خود راضی و خوشنود نیستند.

علائم اختلال وسواس جبری ممکن است همیشه ثابت نماند؛ برای برخی از افراد، ممکن است بسته به سطح استرس یا عوامل دیگر نوسان داشته باشند. افراد دیگر ممکن است با افزایش سن بهتر یا بدتر شوند.

برخی از افراد مبتلا به OCD از الکل یا داروهای دیگر برای خود درمانی و کاهش علائم استفاده می‌کنند. برای تعیین اینکه آیا رفتاری واقعاً اجباری است یا خیر، به هدف و زمینه آن بیاندیشید. برای تشخیص این مشکل، یک رفتار باید ناشی از تمایل فرد برای فرار از احساس ترس یا اضطراب باشد.

بیشتر بزرگسالانی که OCD دارند تشخیص می‌دهند که افکار یا رفتارهای آنها غیرطبیعی است. با این حال، ممکن است کودکان و حتی برخی از بزرگسالان از این مسئله آگاهی نداشته باشند. در این حالت، ممکن است دوستان یا اعضای خانواده مداخله کنند تا فرد بتواند از او کمک بگیرد. به خاطر داشته باشید که سایر بیماری‌های روانی می‌توانند علائمی شبیه OCD داشته باشند:

  • اختلال بد ریخت انگاری بدن می‌تواند شامل افکار ثابت یا رفتارهای تکراری باشد که به ظاهر فیزیکی فرد مربوط می‌شود.
  • تریکوتیلومانیا شامل اصرار مداوم برای کندن موهای خود است.
  • افسردگی می‌تواند شامل حلقه زدن در افکار ناخواسته باشد؛ اما این افکار معمولاً منجر به رفتارهای اجباری نمی‌شوند.
  • اختلال احتکار شامل جمع‌آوری بیش از حد اشیاء غیر ضروری و مشکل در دور انداختن اشیا است؛ اما این دارایی‌ها باعث ایجاد ناراحتی نمی‌شود. افراد مبتلا به OCD ممکن است فقط به دلیل اجبار برای تکمیل یک مجموعه یا به این دلیل که معتقدند ذخیره نکردن آن موارد ممکن است منجر به آسیب شود، وسایل را جمع‌آوری یا ذخیره کنند.
  • اختلال اضطراب فراگیر شامل نگرانی‌های مکرر و مداوم است. این نگرانی‌ها اغلب به زندگی روزمره مربوط می‌شود. این مشکل می‌تواند افراد را به دوری از موقعیت‌های خاص سوق دهد؛ اما معمولاً به اقدامات اجباری منجر نمی‌شوند.
  • تیک‌ها یا حرکات ناگهانی و مکرر می‌توانند با OCD اتفاق بیفتند. غیر معمول نیست که افراد مبتلا به وسواس به یک اختلال تیک مانند سندرم تورت نیز مبتلا باشند.

درمان اختلال وسواس فکری جبری

OCD معمولاً با دارو، روان درمانی یا ترکیبی از این دو درمان می‌شود. اکثر بیماران مبتلا به اختلال وسواس به درمان‌ها پاسخ مثبت نشان می‌دهند. گاهی اوقات افراد مبتلا به این اختلال دارای سایر اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلال بدریخت‌انگاری بدن هستند، اختلالی که در آن فردی به اشتباه تصور می‌کند که بخشی از بدن آنها غیرطبیعی است. درمان ممکن است توانایی فرد را برای عملکرد بهتر در مدرسه و کار، لذت بردن از روابط و دنبال کردن علایق بهبود بخشد.

  • درمان شناختی رفتاری

یکی از درمان‌‌های مؤثر، درمان شناختی رفتاری (CBT) است که به عنوان پیشگیری از مواجهه و پاسخ شناخته می‌شود. در طول جلسات درمانی، بیماران در معرض موقعیت‌های ترسناک یا تصاویری قرار می‌گیرند که بر روی وسواس‌های آنها تمرکز دارد و در ابتدا منجر به افزایش اضطراب می‌شود. به بیماران آموزش داده می‌شود که از انجام رفتارهای اجباری معمول خود خودداری کنند. با ماندن در یک موقعیت ترسناک بدون اینکه اتفاق وحشتناکی بیفتد، بیماران می‌‌آموزند که افکار ترسناک آنها واقعیت ندارد.

  • دارو درمانی

دسته‌ای از داروهای شناخته شده مانند مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) که معمولاً برای درمان افسردگی استفاده می‌شوند، می‌توانند در درمان OCD نیز موثر باشند. دوز SSRI مورد استفاده برای درمان OCD معمولاً بالاتر از دوز مورد استفاده برای درمان افسردگی است. بیمارانی که به یک داروی SSRI پاسخ نمی‌دهند، گاهی به داروی دیگری پاسخ می‌دهند. سایر داروهای روانپزشکی نیز می‌توانند موثر باشند. توصیه می‌شود بیماران مبتلا به علائم شدید OCD هم CBT و هم دارو دریافت کنند.

  • خود مراقبتی

حفظ سبک زندگی سالم می‌تواند به مقابله با OCD کمک کند. همچنین، استفاده از تکنیک‌های آرام‌ سازی، مانند مدیتیشن، یوگا و ماساژ می‌‌تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.

 

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *